شهرشیشه ایی
روی دروازه قلبم نوشتم: ورود ممنوع !دل پریشان آمد. گفتم بخوانش. خواند و بازگشت! امید مضطرب آمد . گفتـم بخوانش. خـوانـد وبازگشت! آرزو با دلهره آمد.گفتم بخوانش خواند و بازگشت !عشق خنده کنان آمد! گفتم خواندیش؟ گفت: من سواد ندارم
نظرات شما عزیزان:
jaleb boooooooooooood.gif)
.gif)
نوشته شده در سه شنبه 4 / 10 / 1390برچسب:, | ساعت
6:36 بعد از ظهر| توسط نـــسرین| یک نظر |
قالب رایگان وبلاگ کد آهنگ |